در تشرف مرحوم سیداحمد بن سیدهاشم بن سیدحسن موسوی رشتی رحمة الله علیه که در مسافرت حج از قافله جدا می شود و راه را گم می کند ، امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف به او می فرمایند : نافله ( نماز شب ) بخوان تا راه را پیدا کنی . او نماز شب می خواند . بعد به او می فرمایند : جامعه بخوان . ایشان زیارت جامعه را از حفظ می خواند . بعد می فرمایند : عاشورا بخوان . او زیارت عاشورا را نیز از حفظ می خواند با تمام لعن و سلام و دعای علقمه .
آنگاه او را سوار بر مرکب می کند و می فرماید : چرا شما نافله نمی خوانید ؟ نافله ، نافله ، نافله ؟ و باز می فرماید : چرا شما عاشورا نمی خوانید ؟ عاشورا ، عاشورا ، عاشورا ! بعد می فرماید : چرا شما جامعه نمی خوانید ؟ جامعه ، جامعه ، جامعه !
سپس می فرماید : اینها دوستان شما هستند که در کنار نهر آبی فرود آمده اند تا وضو بگیرند برای نماز صبح .
نجم الثاقب : 264 ، مفاتیح الجنان : حکایت سید رشتی بعد از زیارت جامعه کبیره .